مادرم . . . لیوان آب . . .
چهارشنبه, ۲۵ شهریور ۱۳۹۴، ۰۹:۲۸ ق.ظ
مادرم دست به بالشم می کشید... نگاه معنی دارش...
جواب میدهم لیوان آب...
لبخند تلخی میزند و می گوید...
لیوان پر از آب را باورکنم یا چشمان قرمزت را...؟
۹۴/۰۶/۲۵
مادرم دست به بالشم می کشید... نگاه معنی دارش...
جواب میدهم لیوان آب...
لبخند تلخی میزند و می گوید...
لیوان پر از آب را باورکنم یا چشمان قرمزت را...؟